جدول جو
جدول جو

معنی دهن خوانی - جستجوی لغت در جدول جو

دهن خوانی(دَ هََ خوا / خا)
سرزنش و ملامت، جرم و گناه. (ناظم الاطباء) ، الزام دادن. (غیاث). تقلید سخن کردن و الزام دادن از روی تحقیر ونواخوانی هم بدین معنی است. (آنندراج) :
عشق مرا چه غم ز دهن خوانی رقیب
سیماب آتش از دم حداد نشکند.
میرزا رفیع واعظ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهن خوانی
سرزنش و ملامت، جرم و گناه
تصویری از دهن خوانی
تصویر دهن خوانی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ خوا / خا)
خواندن یک قطعه موسیقی بدون آهنگ و نگاه داشتن حرکات میزان به وسیلۀ دست. در ارکسترهای بزرگ، رهبر ارکستر عهده دار این وظیفه است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(هََ خوا / خا)
هم سفره شدن. هم کاسگی. هم نشینی:
کرد با او به خورد هم خوانی
کاین چنین است شرط مهمانی.
نظامی.
به هم خوانی خود کنی سر بلند
که خوان گردد از نازکان ارجمند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در سه هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 750 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
گام پاسی خواندن یک قطعه موسیقی بدون آهنگ ونگاه داشتن حرکات و میزان بوسیله دست. در ارکسترهای بزرگ رهبر ارکستر عهده دار این وظیفه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم خوانی
تصویر هم خوانی
مطابقت
فرهنگ واژه فارسی سره